Saturday, July 28, 2012

از تهران تا قاهره، مستندی که پرده از دروغ های رژیم برداشت.




از تهران تا قاهره، مستندی که پرده از دروغ های رژیم برداشت.

مستند ساخته رها اعتمادی، جوانی که میتوان وی را بمانند بسیارانی فردی از نسل سوخته دانست، نسلی که تحت پرورش و سانسورهای حکومت جمهوری اسلامی، جهت ایجاد شناخت از تاریخ معاصر ایران و آگاهی یابی از مسائل مهم تاثیرگذار ۳ دهه اخیر، خود مجبور به کشیدن بار سنگین بدست آوردن این دانش بوده و با براه افتادن در کوچه پس کوچه های تاریخ ایران، تلاشی در جهت شناخت روشنی از آنچه بر خود و هم نسلانش رفته، بدست آورد.
بیشک هدف از این تلاش پر ثمر همچنین بجا نهادن دستاوردی صحیح برای نسلهای نو پای امروز و فرداهاست تا تاریخ را از پس آنچه  به وی تزریق نموده اند دیده و باز شناسد. 
 بیشک چنین نسلی آگاه از گذشته خویش ، با دانش کافی پا در راه ساختن فرداها خواهد نهاد و تاریخ بهتری را رقم خواهد زد.

 این مستند را 
میتوان از سه جنبه مورد تامل قرار داد؛ 

ابتدا اینکه چه عوامل و افرادی در پیدایش فاجعه ۵۷ دخیل بوده و فرایند کدامین سیاستهای جهانی در رقم خوردن و پیشبرد این رخدادهای سیاسی نقش تعیین کننده ای را داشته اند. نقش رسانه ها و سرویسهای تبلیغاتی در این روند تا چه میزان در پیشبرد شورش ۵۷ در ایران موفقت آمیز بود !
چرا اعتلاف سرخ و سیاه، پهلوی ستیزی را یکی از اهداف خود قرار داد !؟ 
ازچه رو جامعه پس از سه دهه اشتیاق به باز شناخت خاندان پهلوی و نقش تاریخی آنان دارد !؟

امروز بر بسیارانی روشن است که پادشاهان پهلوی چه نقش سازنده ای در پایه ریزی بنیانهای ایران نوین ایفا نموده اند و به صراحت  میتوان از آنان بعنوان "سرداران سازندگی ایران" نام برد.
جهت جلوگیری از جاودانگی این اسطوره های تاریخ، انقلابیون 
میبایست ماشین تبلیغاتی را بمنظور تخریبی قوی بکار میگرفتند تا نام و یادی از این "سرداران سازندگی" در اذهان عمومی بر جای نماند، هم ازینرو که با صرف هزینه های بسیاری به تحریف تاریخ، تخریب پهلویها و تبلیغات منفی درباره آنان پرداختند، تبلیغات منفی که تا به امروز در اشکال گوناگون در جریانند، هدف جمهوری اسلامی از تخریبهای سازماندهی شده این بوده  که با آسودگی خیال به پرورش نسلهای نوپایی بپردازد که با آنان به عناد و ستیز برنخیزند و در راه اسلام حکومتی جان فشانی نمایند. به همین جهت نمادهای ملی ما یکی پس از دیگری فرو افتاد تا جای آنرا اسطوره های غیر ملی و غیر ایرانی برآمده ازحکومت اسلامی و هویت دینی بگیرند. 

اما از آنجا که این اسطوره های نو بنیاد، هویتی پوشالی داشته و ریشه در تاریخ و فرهنگ کهن ایران نداشتند، امروز پس از گذر سه دهه از حاکمیت جمهوری اسلامی و بر خلاف این تبلیغات منفی، ما شاهد بی اعتباری و فرو ریختن اسطوره های تبلیغاتی این حکومت و از سوی دیگر گرایش هر روزه مردم به ریشه ها و شناسه های تاریخی و ملی خود میباشیم.

امروزگرچه
 ما  با پرداخت هزینه های فراوان و تباهی و نابودی بسیار دربخشهای مختلف میهنمان مواجهیم، اما در عین حال شاهد موج بیداری عظیمی در میان اقشار مختلف اجتماع بویژه جوانان هستیم. بیشک این موج بیداری توان اینرا خواهد داشت تا با اتحاد میان نسلها بر حکومت جهل و تاریکی پایانی نهد و سرفراز و سربلند از این آزمون بزرگ و دشوار تاریخی بیرون آید.

نسل امروز با تکیه بر شناخت صحیح و بهره گیری از تجربیات نسل پیشین و همراه نمودن وی، در این برهه، تاریخ را یکبار دیگر از دریچه ای نو به نظاره نشسته و با شناختی کافی، خواهد توانست ذهن خویش را از ترفندهای جمهوری اسلامی در امان نگاه داشته و به تمامی با آنچه وی را در بر گرفته و از حرکت و رشد باز داشته به مقابله برخیزد.

همراهی با شهبانو فرح پهلوی در دنبال نمودن این مستند تاریخی، پرده از بسیاری دسیسه ها، فریبها، دورغ های رژیم برداشت و به 
بسیاری از ابهامات  که خواسته یا ناخواسته به اشتباه در ایجاد شرایط حاکم بر ایران دخیل بودند، پاسخ گفت و باری دیگر به ما بویژه نسل جوان آموخت که نور بر تاریکی پیروز است.

 نیما 

No comments: