Friday, November 25, 2011

آیا در شرایط کنونی‌ حمایت از موضع حملهٔ نظامی تنها گزینهٔ موجود جهت رهایی ایران است !!!؟



آیا همچنان شانسی برای بیرون راندن این رژیم در ابتدا و سپس برای استقرار دموکراسی به توسط نیروهای مدنی در ایران باقی‌ مانده است ؟

آیا در شرایط کنونی‌ حمایت از موضع حملهٔ نظامی تنها گزینهٔ موجود جهت رهایی ایران است !!!؟

به اعتقاد من کسانی‌ که به گونه‌ای موافق حملهٔ نظامی هستند بر خلاف ادعایی که میکنند به هیچ وجه نقش موثر مردم ایران را در تحولات جاری در نظر نمیگیرند. عدم توانمندیهای کنونی‌ از طرف جمعی از همیهنان درون مرز که تحت سرکوب و فشار و دسیسه های فراوانی‌ از طرف این حکومت و ترفندهای بعضی‌ کشورهای منفعت جو قرار میگیرند امری بدیهی می باشد، اما این به آن معنا نخواهد بود که از شرایط ناتوانی کنونی‌ در بطن جامعه درون مرز و یا برون مرز برای رسیدن به اتحاد عمل مشترک اینچنین برداشته ساده لوحانه ای صورت بپذیرد که، ما برای رهایی چشم داشتی به اینگونه حمایتها یعنی‌ حمایت از طرح حمله هرچند محدود را در ذهن پرورش دهیم یا بدتراز آن سعی و تلاش کنیم که این دیدگاه ظاهربینانه را درمیان همیهنان وفعالین سیاسی به عنوان یک طرح سیاسی به زبان آوریم.!!

فراموش نکنید که بسیاری از همیهنان در طول ۳ دهه سرکوب و خفقان جامعه برای رسیدن به خواست دموکراسی گامهای شایانی نیز برداشته اند اما اگر نتیجه ملموسی در بر نداشته است بایستی به نحوی دقیقتر این مهم را مورد برسی قرار دهیم، چرا که پتانسیل موجود برای آزادسازی کشور را اگر نیروهای اپوزیسیون با خود همراه نکرده باشند نتیجه به جایی ختم میشود که انتظار از کمکهای خارجی به این شکل متاسفانه مطرح شود.

پس هوشیاری به خرج دهیم چرا که پتانسیلهای موجود مبارزاتی برای سرنگونی این رژیم در میان نیروهای مردمی چه در زمانی که زیر پوست جامعه در حال گسترش بوده و چه زمانی که به مرحله طغیان رسید هیچ گاه خود را با اپوزیسیون قوی و راستین در صحنه مواجه ندید، تا این اپوزیسیون این نیروها را در کانالهای صحیحی رهنمود شود تا نهایت استفاده متناسب با خواستهای مردم کشورمان و نتیجه مبارزاتی مفیدتری را از این نیروهای مبارزآتی در برگیرد. از این رو کمبود چنین اپوزیسیونی در صحنه همواره به نفع نیروهای حافظ رژیم تبدیل شده است و تا به امروز هزینهٔ گزاف این عدم همکاری میان مردم و اپوزیسیون وعدم توافق بر سر فصل مشترکها تنها بر دوش مردم سایه افکنده ودر نهایت سود آنچه در گذشته از یکپارچگی مردم حاصل شده محدود به حامیان رژیم گردیده است و نقش پویا و فعال خود مردم در این میان با ترفندهای حکومت بیش از پیش کم رنگ گشته است.

حال چگونه می‌توان نقش توازن قدرت و سیاست را که مردم سرزمینمان در نهایت بازیگران اصلی آن هستند تنها در قالب حمایت از حمله نظامی به کشورمان خلاصه کرد که همینک در دیدگاه و نظر افرادی از این دست شاهد باشیم. بویژه که پیام شهریار ایرانزمین شاهزاده رضا پهلوی و فراخوان ایشان در طول روزهای گذشته کاملا روشن و حاکی‌ از حفظ یکپارچگی ملی و تامین امنیت کشور درشرایط بحرانی بوده است و همچنین تاکید بیش از پیش نسبت به عدم حمایت از هرگونه حملهٔ نظامی به کشور داشته اند.

به نظر من کسانی‌ که به اینگونه دست آوردها دل بسته اند دچار شور و احساساتی‌ شدند که خود ناشی‌ از عدم همراهی آنان با مردم و نداشتن شناخت از بطن جامعه میباشد. چرا که اگر به اصل همکاری میاندیشیم باید قبل هرچیزی نتیجه آن همکاری را نیز خوب بسنجیم، این چگونه همراهی و همکاری است که نتایج آن پیامدهای مخربی را نصیب مردم ایران میکند و هزینهای مالی و جانی فراوانی نیز در بر دارد و آیا از فردای پس از این حمله و ارائه آلترناتیو خود در این زمان یا درآن زمان صحبت میکنند یا اینکه منتظرند دوستان غرب نمای آنها بسته های پیشنهادی و آماده خود را به مردم ایران تحمیل کنند همان گونه که به کشورهایی همچون مصر و تونس و لیبی اینگونه دیکته شد. مسئله ای که این آقایان به آن نمی اندیشند!!! فراموش نشود مواضع میهن پرستان ایران در قبال یکی دیگر از تحریم های انتصاباتی رژیم همانقدر روشن است که در قبال عدم حمایت از حملهٔ نظامی با توجه به تمام شاخصها و امکانات موجود و ابعاد مخرب این گونه کمکها با مضمون کمکهای به اصطلاح صلح جویانه برای رسیدن به خواست آزادی و دارا بودن یک حکومت دمکرات که همه فریبی بیش نیست.

ما باید در نقطه ای از زمان و شرایطی معیّن دیدگاه و موضعگیری خود را مشخص کنیم، و موضع مشخص خود را در قبال حمله نظامی غرب و نحوه تحریم‌ها و سیاست غرب در قبال جمهوری اسلامی اتخاذ نماییم. راهکارهای بسیاری هستند که میتوانند همچنان بکار گرفته شوند و من از بخش روشنفکر جامعه انتظار ندارم که اینطور جامعه را ناتوان متصور و معرف شوند که اولین و آخرین راهکار را حمله غرب و آغاز نفوذ دوباره و عمیقتر آنان بپندارند.

موضوع فقط حمله و ویرانی ایران نیست، پس از آن چه، آیا آلترناتیو مشخصی جهت معرفی داریم !!!؟

این نهایت سادلوحی هست اگر فکر کنیم بمباران مرکز اتمی‌ در ایران پایان رژیم خواهد بود، با الودگیهای اتمی‌ چه خواهیم کرد !!!؟ این فقط یک جنبه این حملات است، باقی‌ را نیز که افزوده کنیم، از ایران جز ویرانستانی بجا نخواهد ماند. چرا بجای حمایت از حمله نظامی تلاش را در ایجاد اتحاد میان نیروهای سکولار، حضور پر رنگ آنان در صحنه سیاسی، پافشاری بر خواستهایی چون پایان روابط دیپلماتیک کشورها با رژیم, تحریم خرید نفت ایران و فروش تسلیحات و تکنولوژی به جمهوری اسلامی و پایانِ معاملات زیرمیزی دولتها با حکومت جمهوری اسلامی نباشیم و در عین حال حمایت و پشتیبانی جهانی از مبارزات ازدیخوانه مردمی و نه دخالت بیگانگان آن‌هم در شکل حمله نظامی.

در شرایطی که با هجوم خبری و پیشبرد سیاست جنگ افروزی دارند احساسات ناسیونالیستی ایرانیان را جهت حفظ رژیم و یا گزینه های از پیش تعیین شده آنان به بازی میگیرند, تلاش بخش بیدار جامعه باید در ایجاد شناخت و آگاهی‌ رسانی در مورد افراد، گروه‌های سیاسی، گزینه ها، رسانه‌ ها، مکانیسم ها .... به بطن جامعه و یاری وی در انتخاب تصمیمات و عملکردای صحیح و بکار بستن روشهای مبارزاتی جمعی‌ مطابق با شرایط درونمرز و برنمرز با هدف شفاف سازی مطالبات و فشار به جامعه جهانی‌ از جمله مواردی هستند که تا این لحظه باید انجام می‌شده.

در فاجعه ۵۷ احساسات مذهبی‌ دخیل بود، حال احساسات ناسیونالیستی را دارند تحریک میکنند تا رژیم خود را حفظ کنند. باید در بیانِ مطالبات و شکل حمایتها از جامعه جهانی‌ صریح و روشن بود.

مردم ایران باید هشیار باشند و اجازه ندهند که اینبار با استفاده از حس ناسیونالیستی آنان را به بازی بگیرند. هستند افرادی در درونمرز که با علم به همین دیدگاه بر این نظر هستند که در صورت چنین حمله ای حتی جهت دفاع از ایران هم خود را ابزار این رژیم نخواهند نمود. از سوئی می‌توان به این دیدگاه آنان هم با تامل احترام گذاشت و آنرا درک کرد.

بهترین گزینه موجود و مطابق با حفظ منافع ملی‌ ائتلاف نیروهای ازدیخواه و خواهان براندازی رژیم با هدفِ مشترک آزادی ایران و استقرار حکومتی دمکرات و سکولار با دید آبادانی پس از آزادی و نه پرداختن به جنگهای بر سر بدستگیری قدرت, و حمایت جوامع بین المللی از این نیروهای ائتلاف، پایان روابط دیپلماتیک آنها با رژیم حاکم، پایان معاملات نفتی و پنهانی‌ و روابط بانکی، تنها در این صورت است که این رژیم تضعیف شده و نیروهای مبارز مردمی توان اینرا خواهند داشت که با تکیه بر نیروی خویش با پیشبرد مبارزات و اعتصابات فراگیر پایانِ این رژیم را رقم زنند.

با در نظر گرفتن سیاستهای اتخاذ شده با رژیم، میتوان به این نکته تامل نمود که ابرقدرتها قصد اعمالِ تحریم‌های کمر شکن به رژیم را ندارند، اینها همه جزوی از همان سیاست اتلاف وقت است تا آنچه مورد خواستشان است را از این رژیم باج بگیرند. تا امروز تحریمها تنها فشار بر زندگی‌ مردم داشته و معاملات با این رژیم حتی با تحریم بانک ملی‌ هم زیر میزی به قوت خود باقی‌ خواهند ماند. باید توجه نمود که نحوه تحریم‌هایی‌ که اتخاذ میکنند و دیالوگ غرب که خوستار انجام انتخابات مجلس در اسفند ماه با حضور ناظران بین المللی شد آیا با خواست امروز جامعه ایرانی همسویی دارد !!!!

این تناقض را آیا نمی‌توان به وضوح دید !!!؟ مفهوم انتخابات مجلس در قالب قانون اساسی‌ رژیم چسیت که حال حضور داشتن یا نداشتن ناظران غربی گره گشایی در این میان برای شرایط ایران و خواست مردم در بیرون شدن این رژیم داشته باشد !!!!؟

اگر دنیا این رژیم را در حدی به رسمیت نمیشناسد که تحریم‌های مالی و خرید و فروش و معاملات نفتی‌ را میخواهد به اجرا گذارد، پس فرستادن ناظرین برای انتخابات مجلس در اسفند ماه به چه مفهوم است !!!؟

آیا به باور شما اینها همه بازی بیش نیست. مردم باید به شکلی‌ مستقل و بدون واسطه قرار دادن افرادی که غرب آنها را از دل‌ رژیم دستچین کرده و به عنوان گزینه تلاش در مطرح نمودن آنها و حضورشان در صحنه دارد، مطالبات و دیدگاه های خود را به شکلی‌ آشکارا بیان کنند، اگر از حمایت بین المللی نام می‌بریم، باید اهرمهای مورد نظرمان را نیز نام ببریم، جز این با ایجاد ابهام حمایت جهانی‌ را در شکل حمله نظامی دریافت خواهیم داشت. شفافیت از ما، آنگاه خواهیم دید به واقع چقدر با ما صادقانه و مطابق خواست‌هایمان برخورد خواهد شد و یا باز هم به بهانه‌هایی‌ چون رهبران سبز چه گفتند یا نگفتند از فریاد رسای مردم ایران براحتی گذر خواهند کرد.

آنچه در جمهوری اسلامی به عنوان پايگاه و يا تاسيسات نظامی و اتمی شناخته شده در حاشيه شهرها و روستاها و در بسياری موارد در جایی که پرجمعيت می باشند و دربرخی موارد زير خانه های مردم در زير زمين ساخته شده است. اين ها همه زيرساخت های کشور و ملت ايران است و هرکس در هر مقامی درخواست حمله به چنين مکان هایی را بکند ضد ملت ايران و ضد زيرساخت های ملی ايران است. شاهد بودیم در يک پروژه موشک سازی سپاه در ملارد چه فاجعه رخ داد. تازه آن انفجار يک انفجار کنترل شده بوده است.

مردم ایران، نسلهای قبل به ویژه, سالیان زیادی را در این موضعگیری سکوت و بی‌تفاوتی بسر برده اند و امروز یکباره انتظار دارند این نسل با امکانات اندک مبارزاتی و رسانه ای که در اختیار دارد، بجایشان اندیشه و عمل کند.

شرایط امروز ایران نمی‌بایست اینچنین می‌‌بود اگر هر نسلی به وظیفه فردی و میهنی خود عمل نموده بود، اما آنچه از دیرباز باید صورت میگرفته و همچنان جامعه عمل بخود نگرفته اتحاد نیروهای خواهان براندازی و حضور فراگیر در صحنه سیاسی، حمایت از گزینه‌ها و شخصیت‌هایی‌ که توان خود را در بازتاب مطالبات جامعه گذاشته و تلاش در حفظ منافع ملی‌ و حدودِ این سرزمین دارند و دایره فعالیتهای خویش را تنها محدود به حفظ چهار چوب‌های جناحی و تقسیم قدرت نمیکنند. مردم ایران هیچگاه برای ابراز خواست نهایی‌ خود در صحنه نبوده و تا این زمان حضوری در میدان سیاسی نداشته که نشان از پافشاری بر خواست وی باشد. اینرا از حرکات جامعه ایران در پی‌ سه‌ دهه می‌توان بررسی‌ نمود و همچنین به حیطه فعالیت اپوزیسیون و میزان شناختی‌ که از خود به جامعه ایرانی‌ درون مرز، برون مرز و جامعه جهانی‌ داده.

نه اپوزیسیون به وظیفه خویش در قبال جامعه عمل کرده و نه مردم به وظیفه خود در گوشزد نمودن نقش وی و وداشتن ایشان به فعالیت. کار سالها عقب افتاده را نمی‌توان یکروزه به انجام رساند آنهم با در نظر نگرفتن معادلاتِ جهانی‌ و مهره چینیهای که انجام میشود. به هر جهت ایجاد اتحاد میان نیروهای سکولار، حضور پر رنگ آنان در صحنه سیاسی، پافشاری بر خواستهای چون پایان روابط دیپلماتیک کشورها با رژیم و جناح‌های آن، پایان خرید نفت و فروش تسلیحات و تکنولوژی به جمهوری اسلامی، تلاش بخش بیدار جامعه در ایجاد شناخت و آگاهی‌ رسانی در مورد افراد، گروه‌های سیاسی، گزینه ها، رسانه‌ ها، مکانیسم ها.... به بطن جامعه و یاری وی در انتخاب تصمیمات و عملکردای صحیح و بکار بستن روشهای مبارزاتی جمعی‌ مطابق با شرایط درونمرز و برنمرز با هدف شفاف سازی مطالبات و فشار به جامع جهانی‌ از جمله مواردی هستند که تا این لحظه باید انجام می‌شده.

نکته اینجاست که هر کدام از این راه کارها زمانِ اجرا و مکانیسم پیشبرد خود را دارند و امروز چه بسا برای اجرای بسیاری از آنها زمان، شرایط و پتانسیل مفید را از دست داده ایم

نیما ۲۵.۱۱.۲۰۱۱

Thursday, November 24, 2011

بحران گسترده و ابهام آمیز غرب در مقابل رژیم جمهوری اسلامی و تلاش برای حفظ بقای این حکومت ناتوان

24,11,2011 همیهنان گرامی در برنامه ای دیگر بر روی رادیو ایرانزمین بر روی موج ف. م ردیف ۱۰۲.۶ مگاهرتز در روز پنجشنبه ساعت ۲۱ به وقت اروپای مرکزی به گفتگو با یکدیگر پیرامون:


بحران گسترده و ابهام آمیز غرب در مقابل رژیم جمهوری اسلامی و تلاش برای حفظ بقای این حکومت ناتوان

آیا سیاستهای دوپهلو غرب و ابهامات و تضادهای موجود آن در مقابله با رژیم جمهوری اسلامی ، ناشی‌ از تلاش آنها در نگهداری از این رژیم محسوب میشود؟


آیا غرب همچنان شانسی از بقا و پیشبرد منافع خود در این رژیم را جستجو می‌کند ؟

انگیزه اصلی‌ غرب از حمایت اینگونه نظامها چیست ؟


آیا شرایط دیگر انتصابات در کشور و رسمیت بخشیدن به این نظام ، بخشی از سیاستهای غرب و نوکران آن محسوب میشود ؟


شما به عنوان یک ایرانی‌ در مقابل نظارت بین‌المللی در جریان انتصاباتی دیگر در قالب همین حکومت و تحریمهای سمبولیک

سازمان ملل یا سایر نهادها چه برداشتی حاصل می‌کنید ؟


نظارت بین‌المللی چیست و چه ابعاد و چه گزینه‌هایی‌ را در بر می‌گیرد ؟


این سیاست گذاریها در روابط جهانی‌ چه پیامدهایی را در آینده نسبت به سهم مخرّب رژیم جمهوری اسلامی و حامیان خارجی‌

آن از یکسو و تاراج بیش از پیش منابع ملی‌ کشورمان از سوی دیگر را در بر خواهد داشت؟


شما به عنوان یک ایرانی‌ بر اساس چه موضعی تحریم انتصابات این رژیم را در دستور مبارزات آزادی خواهانه خود قرار داده‌اید؟


در صورت تمایل می توانید به طریق شماره تماس برنامه:

0046 7601960070


یا به توسط صفحه فیسبوک...

https://www.facebook.com/note.php?note_id=10150322951388396



رادیو ایرانزمین

http://www.gnf.nu/


__________________



فایل صوتی این برنامه :::


http://www.4shared.com/audio/8uUHhOtZ/Bohrane_ebheaamzmize_gharb_dar.html







Tuesday, November 8, 2011

آیا احتمال حملهٔ نظامی از طرف غرب به ایران تنها با مقیاس سرنگونی رژیم است ؟

10,11,2011 همیهنان گرامی در برنامه ای دیگر بر روی رادیو ایرانزمین بر روی موج ف. م ردیف ۱۰۲.۶ مگاهرتز در روز پنجشنبه ساعت ۲۱ به وقت اروپای مرکزی به گفتگو با یکدیگر پیرامون:

آیا احتمال حملهٔ نظامی از طرف غرب به ایران تنها با مقیاس سرنگونی رژیم است ؟

آیا با خواست آزادی خواهانه مردم ایران با ابعاد نامطلوب این حمله نظامی پس از ۳ دهه از عمر رژیم جمهوری اسلامی همخوانی دیده میشود ؟

آیا به نظر شما به عنوان یک ایرانی‌ همچنان امکان به دست گرفتن سرنوشت به دست خود و پیشگیری از هرگونه حملهٔ نظامی احتمالی‌ وجود دارد ؟

نقش مردم ایران در تغییر مواضع غرب و همزمان براندزی رژیم جمهوری اسلامی چگونه عملی‌ خواهد بود ؟

در صورت تمایل می توانید به طریق شماره تماس برنامه:

0046 7601960070

یا به توسط صفحه فیسبوک...

https://www.facebook.com/note.php?note_id=10150322951388396

رادیو ایرانزمین

http://www.gnf.nu/


__________________

فایل صوتی این برنامه :::

http://www.4shared.com/audio/Yz_LVpoU/chera_jang_na.html?

Thursday, November 3, 2011

«اهرم اجرایی بين المللی» آيا بجز استفاده از نيروی نظامی «ناتــــــو» است؟


شاهزاده رضا پهلوی گرامی‌، با درودهای میهن یارانه.

شما در پاراگراف انتهایی پیش نویس شکایت بر علیه رهبر جمهوری اسلامی از جوامع بین المللی درخواست کرده اید به منظور آزادی فوری و بدون قید وشرط همه زندانیان سیاسی‌عقیدتی، مدنی، وکلا و مدافعان حقوق بشر، اقدامات موثر و ضروری را با استفاده از اهرم‌های اجرایی بین المللی، علیه آقای سید علی خامنه ایی، ولی مطلقه فقیه حاکم بر ایران، به عمل آورند.

آیا به باور شما ضروری نیست که در این قسمت بر "اهرمهای فشاری" که مد نظر شما و جامعه و همچنین به منافع ملی ایرانیست اشاره ای بارز داشته باشید. آیا به باور شما استفاده از "نیروی نظامی ناتو" خود شکلی از بکار گیری یکی‌ از "اهرمهای اجرایی" نیست که جوامع بین المللی در اختیار دارند و در عراق و افغانستان و در مورد اخیر در لیبی‌ نیز بکار بستند !?

شما همواره دیدگاه و مخالفت خود را نسبت به حمله نظامی صراحتا عنوان داشته اید. به باورم در این مهم بکار گیری "اهرم اجرایی" بدون نام بردن آنچه در ذهن مطابق با دیدگاه همیشگی‌ خود دارید، موجبات سؤ تعبیر را فراهم می‌‌آورد، این درحالیکه شورای امنیت بدنبال سخنان خانم کلینتون منتظر چراغ سبز از سوی جامعه ایران هستند.

با احترام، نیما سعیدی 

Wednesday, November 2, 2011

دفاع از دموکراسی ایرانیان: A Response to European Parliament Delegation Lette...

دفاع از دموکراسی ایرانیان: A Response to European Parliament Delegation Lette...: 11, 01, 2011 To: Barbara Lochbihler (x-chair & current subs. member of EP Iran Delegation) CC: EP Iran Delegation: Tarja Cronberg (Chair...

امکان بجریان انداختن شکایات بر علیه رژیم جمهوری اسلامی در ابعاد دیگر!


03,11,2011 همیهنان گرامی در برنامه ای دیگر بر روی رادیو ایرانزمین بر روی موج ف. م ردیف ۱۰۲.۶ مگاهرتز در روز پنجشنبه ساعت ۲۱ به وقت اروپای مرکزی به گفتگو با یکدیگر پیرامون:


۱_ آیا امکان به جریان انداختن روند دادخواهی از نظر حقوقی در قبال چپاول و نابودی منابع ملی‌ ایران، آثار باستانی و اشیأ تاریخی‌ و حتی محیط زیست کشورمان که شوربختانه در حال نابودیست، وجود دارد؟


۲_ نقش تشکیل یک تیم از وکلای حقوقی برای به جریان انداختن این دادخواه و کسب توجه از مجامع جهانی‌ را در قبال این میزان از نابودی ایرانزمین چگونه ارزیابی می‌کنید ؟


۳_ آیا امکان تهیه لیستی از خسارت وارد آمده یا شکایت مرتبط با عدم پاسداری و ارج نهادن بر منابع ملی‌ ایران و آثار باستانی در طول این ۳ دهه که نتیجه مستقیم بیکفایتی این رژیم می‌باشد و متقابلا

ابعاد آن مشمول شهروندان آن جامعه است ، وجود دارد ؟


۴_ نقش پافشاری همیهنانمان در به جریان انداختن هریک از این شکایت یا برسی‌ بیش از پیش این دادخواه در پیشگاه بنیاد‌های حامی‌ آثار تاریخی‌ و یا سازمانهای دفاع از حفظ محیط زیست و تاثیر آن بر عملکرد دولتهای حامی‌ این حقوق را در امور سیاسی و اجتماعی چگونه می‌بینید ؟



در صورت تمایل می توانید به طریق شماره تماس برنامه:

0046 7601960070


یا به توسط صفحه فیسبوک...

https://www.facebook.com/note.php?note_id=10150322951388396



رادیو ایرانزمین

http://www.gnf.nu/


___________________________

فایل صوتی این برنامه :::


http://www.4shared.com/audio/Aism4UZG/emkaane_bejariaan_andaakhtan_d.html?