Sunday, May 12, 2013


خواست برگزاری انتخابات آزاد مطابق با موازین دموکراتیک و جهانی حقوق بشری یکی از اهداف شورای ملی ایران میباشد

سر دبیر ۲:۱۶ ب.ظ ۳
با توجه به شرایط خفقان و سرکوب موجود در داخل کشور و نبود امکان مبارزه علنی با رژیم حاکم در میهنمان و همچنین نبود فضای لازم جهت شرکت همه نیروهای سیاسی موجود در روند انتخاباتی سالم و دموکرات، کنشگران سیاسی برونمرز بر این بر آمدند که با اتحاد عمل و تشکیل شورای ملی ایران سیاستی متحد را در رویارویی با رژیم جمهوری اسلامی پیش گیرند. انحلال نظام جمهوری اسلامی و استقرار حکومتی دمکرات سکولار بر پایه حاکمیت ملت ایران با اجماع همه نیروهای خواهان آزادی و انحلال طلب بر اساس فصل مشترک ها و اتخاذ سیاستهای مطابق با خواسته های مردم ایران امکان پذیر خواهد بود.
نیروهای تشکیل دهنده شورای ملی ایران از هیچگونه تلاشی در ابعاد داخلی‌ و خارجی‌ دریغ نخواهند نمود و از آنجا که خواست و مطالبات جامعه کنونی بر پایه مساوات، برابری و اجرای عدالت اجتماعی نهادینه میگردد، در نتیجه تناقض موجود در ساختار حاکمیت جمهوری اسلامی و قانون اساسی‌ آن از یک سو و عدم اجرای هرگونه انتخابات آزاد و تحت نظارت نهاد‌های ذیصلاح بین المللی با توصل و بر شمردن آرای واقعی‌ مردم از سوی دیگر سبب میگردد تا خواست برگزاری یک انتخابات آزاد و سالم و همچنین تحریم انتصابات رژیم جمهوری اسلامی با خواست گذر از این نظام و به جریان در آمدن مبارزات مدنی بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
شورای ملی‌ ایران و همه زیر مجموعه‌های همراه آن به هیچ وجه به مفهوم تشکیل ساختار دولت درتبعید یا مجلس مؤسسان نبوده بلکه تنها وظیفه این نهاد سیاسی گردآوری همه سازمان‌ها و نیرهای سیاسی مختلف که خواهان عبور از این رژیم هستند و جایی‌ برای اصلاح و ترمیم این نظام دیگر نمی‌بینند، می‌باشد.
این حرکت سیاسی فراگیر با توجه به ازدیاد نیرو از لحاظ کمی‌ و افزایش توانایی‌‌های خود از لحاظ کیفی تنها جهت استقرار سامانه ای سکولار دمکرات فارغ از انتخاب نوع نظام آن به توسط مردم ایران پای صندوق‌های رای حمایت و تلاش‌های خود را ادامه میدهد و سیاست‌های خود را برای رسیدن به این اهداف با تکیه بر نیروی فراگیر مردمی اتخاذ مینمایید.
هدف محوری نیروهای گرد آمده در نخستین نشست شورای ملی ایران در پاریس علاوه بر تحقق بخشیدن به شکل حقوقی این نهاد سیاسی، اجماع بر اتخاذ استراتژی هماهنگ و کار آمد جهت مقابله با سیاستهای رژیم جمهوری اسلامی و بهره وری از نقاط ضعف آن در ایجاد انسجام هر چه بیشتر میان نیروهای آزادیخواها و انحلال طلب میباشد.
خواست و مطالبه بخش عظیمی از نیروهای اپوزیسیون و مردم ایران برخورداری از حق انتخابات آزاد و فراهم آمدن شرایط لازم جهت برگزاری سالم و عادلانه تحت نظارت نهاد های بین المللی است.
ازینرو یکی از عمده ترین سیاستهایی که شورای ملی ایران در همگامی با مطالبات درونمرز برگزیده خواست برگزاری انتخابات آزاد بر پایه پذیرش مصوبه کنوانسیون ۱۵۴ بین المجالس و ماده ۲۱ بیانیه جهانی حقوق بشر تحت نظارت نهاد های بیطرف بین المللی میباشد.
 برگزاری انتخابات آزاد که شورای ملی ایران خواستار آن میباشد از ویژگی های عمده زیر برخوردار است؛ 
- آزاد به مفهوم امکان مشارکت همه نیروهای سیاسی باورمند به اصول دموکراسی و موازین حقوق بشر
- حاکم بودن فضای سالم اجرایی بنحوی که احزاب سیاسی بتوانند با آزادی و احترام به نظم عمومی و قوانین تصویب شده انتخاباتی به تبلیغات خود پرداخته و از سلامت نتایج آراء با نظارت نهادهای ناظر بین المللی برخوردار باشند.
- این انتخابات آزاد، حق تعیین سرنوشت را به مشارکت مردمی سپرده و آنان را جهت مشارکت در تعیین سرنوشت خود و آینده کشور دخیل و سهیم نماید.
در شورای ملی ایران اتخاذ سیاست انتخابات آزاد جهت تحقق اهداف آن بر دو اصل مشخص بنا نهاده شده؛
- این حرکت و خواست میبایست از بطن جامعه شکل بگیرد بنحوی که پایه های دموکرات و پذیرش اصل پلورالیسم روح این خواست را تشکیل و تداوم بخشد و معرف شدن آنرا به دنیای غرب در بر داشته باشد.
- آغاز دیالوگ با کشور های غربی و نهاد های بین المللی جهت اعلام همکاری با آنها در تعیین سیاستهای راهبردی و کارآمد در مقابه با بحرانهایی که جمهوری اسلامی در سطح بین المللی و در رویارویی با مبارزات مردم ایران می آفریند.
بخش مهم دیگری از مسولیتهای شورای ملی ایران ارتباط با جامعه درونمرز، شناسایی و کانالیزه نمودن پتانسیلهای موجود در نیروهای درونمرز میباشد.
خواست تحریم انتصابات رژیم جمهوری اسلامی اگرچه خواستی بحق از سوی جامعه ایران است اما از آنجاکه سردمداران جمهوری اسلامی همواره نتایج آراء را به منافع خود اعلام نموده و از این طریق قدرت کاذب را در حیطه اختیار خود نگاه میدارند، این خواست بحق به تنهایی نمیتواند شرط کافی    جهت تحقق مطالبات جامعه ایران و بازپسگیری حق تعیین سرنوشت مردم ایران به اختیار و اراده خود آنان باشد. بر این اساس خواست تحریم انتخابات و خالی نمودن صحنه نمایش انتصابات جمهوری اسلامی کافی نبوده و این خواست میباید در مرحله عملی و اجرایی با آغاز مبارزات گسترده مدنی و شکلگیری اعتصابات و بهم پیوستن اقشار مختلف جامعه توام باشد تا نمود روشنی از مبارزات را به جامعه جهانی انعکاس بخشد.
  تشکیل شورای ملی‌ ایرانیان بیشک بعنوان اهرمی موثر در مقابل جنایت جمهوری اسلامی و تهدید حملهٔ نظامی از طرف غرب بر شمرد میشود
 سالیان است که جمهوری اسلامی براساس ایجاد تفرقه و کاشتن تخم نفاق و دشمنی قادر به تضعیف نیروهای مبارز از طیفهای مختلف بوده، بیشک تشکیل اتحادی فراگیر در مسیر آزادی ایران و حضور همه نیروهای سیاسی با اندیشه برکناری این رژیم، پاسخ محکم و قاطی به حکومت جمهوری اسلامی خواهد داد و این مهم را به وی تاکید خواهد نمود که پایان عمراین رژیم سر رسیده و این شورا با
همراهی مردمی آمده تا یکبار برای همیشه خط پایانی بر دهه ها جنایت و کشتار باشد.
 تنها چنین شورای واحدیست که توان جلب توجه دولتهای دیگر را خواهد داشت و آنان را به گفتگو پیرامون شرایط ایران و لزوم حمایت جهانیان از این بدیل سیاسی دعوت خواهد نمود. به این شکل دولتمردان دیگر کشورها از خواسته های امروز مردم ایران و انتخاب سیاسی آنان بدرستی و در یک صدایی پیامی که این شورا گوینده آنست، آگاهی خواهند یافت و سیاستهای بهتر و هدفمندتری را در رویاریی خود با رژیم جمهوری اسلامی برخواهند گزید. همچنین بر این مهم توجه خواهند نمود که با حمایت از مطالبات مردم ایران، آنان ملزم به صرف هزینه های بسیار و جنگ آفرینی نبوده و از مسیر انسان دوستانه ای میتوانند مردم ایران را در بیرون راندن این رژیم و بدستگیری سرنوشت خویش یاری رسانند.  
همسویی و اتحاد عمل در میان نیروهای آزادیخواه تحت عنوان شورای ملی ایران بعنوان یک بدیل سیاسی با هدف آغازین برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه  بی‌شک نقطهٔ اعطفی ثبت شده در کارنامه اپوزیسیون خواهد بود
  پاینده ایران
nima-s-

مصاحبه اندیشه با نيما سعيدی (عضو شورای ملی)


Monday, April 1, 2013





حمایت از شورای ملی‌ و بر شمردن خواسته‌ها و اهداف ملی‌ مردم 

ایران در چارچوب یک قانون اساسی‌ مدون و پاسخگو




پیام آمادگی برای هر ایرانی در شرایط نا خواسته تحریمها و احتمال هر گونه حمله نظامی.

آزادی ایران تنها به دست خودایرانی ممکن است




از این رو حمایت از شورای ملی‌ و بر شمردن خواسته‌ها و اهداف ملی‌ مردم ایران در چارچوب یک قانون اساسی‌ مدون و پاسخگو و در پیرو آن رستاخیز میلیونی بر علیه توطئه جنگ و بیان پیام شفاف و روشن سرنگونی این رژیم ،خواست بیشماری از ایرانیان راستین و پایبند به تاریخ و هویت ملی در چارچوب حفظ تمامییت ارزی و یکپارچگی کشور و منافع ملی و تعویض قانون اساسی اسلامی این حکومت ضد ایرانی میباشد. 





توازن قدرت و سیاست باید به توسط مردم ایران تغییر کند ، زیرا که بر هم 



زدن معادله هرگونه حمله نظامی و تعرض به خاک ایران که همانا بر گرفته از ذات پلید و افکار دیرینه کشورهای خیانت کار و سودجو به وطنمان بوده است، تنها و تنها به توسط اراده و شرافت و استقامت تک تک ایرانیان ممکن خواهد بود.

با توجه به شواهد تاریخی و خیانت مزدوران و وابستگان به این رژیم ، واگذاری اختیار به دست خود ایرانی‌ برای بازسازی سرنوشت خود تابحال با وجود مانع شدن و نرسیدن مردم به این خواست مهم که همانا میل باطنی این منفعت طلبان بوده است، متاسفانه با مشکلات فراوانی این استقلال طلبی در طول ۳۴ سال روبرو بوده است از جمله گسترش واپسگرایی میان ایرانیان با هدف عدم اطمینان و اتحاد. نادانی و سپردن اختیارات میهن به دست خارجی‌ و همچنین منفعت طلبی خارجی‌ از شرایط نابسامان وطن و همراهی با این حکومت بی کفایت غیر مردمی که ۳۴شاهد آن هستیم ، در ماندن این رژیم تا به امروز یاری رسانده است.



اقتصاد نابسامان و در حال فروپاشی این نظام سببب سر افکندگی و عدم اعتماد مردم ایران شده است و زمینه را برای یک رستاخیز ملی‌ فراهم آورده است. هر لحظه شرایط کشور و خشم مردم دست خوش بحرانی بزرگ میشود.


ما نباید دست از مبارزه حقیقی برداریم. آنها هر روزه میکشند چون ما ۳۴سال سکوت اختیار کردیم، امروز اما بیداری با ماست و جامعه بیدار وظیفه دارد که فریاد حق طلبی سر دهد تا خفتگان را هم از خواب نازشان بیدار کند که یا همراه خواهند شد یا از ترس بر خود خواهند لرزید. جوامع بین المللی باید به روابط و معاملات خود با رژیم پایان دهند و به خواست ایرانیان جهت باز پسگیری میهنشان تن در دهند.

عكس محكومین به اعدام با عكس‌های زندانین سیاسی از دانشجویان زندانی گرفته تا رهبران كارگری اسیر حكومت اسلامی و تا فعالین مدافع حقوق زن و یا وكلای دربند. در این مورد هیچ استثنا و یا ارجحیتی نباید در كار باشد . همه زندانیان سیاسی و همه محكومین به اعدام را باید مطرح كرد و دنیا را متوجه این جنایات نمود. ما می‌خواهیم در این روزها خواست ایزوله كردن جمهوری اسلامی و یا اعمال فشار در قالب تحریم‌های سیاسی و دیپلماتیک این رژیم را به عنوان یکی از ابزارهای مبارزاتی بکار ببندیم.

ایران امروز همچنان در بند تاریک اندیشانیست که جهت قدرت طلبی زیر عبای آخوند خزیدند و ویرانی ایران را رقم زدند. ایرانی‌ که در مسیر صحیح پیشرفت و ایجاد ساختارهای صحیح سیاسی و اجتماعی بود تا آیندگان اسیر تفکرات تاریکندیشان امروز نباشند.

ایرانیان بی گناه و مورد ظلم رژیم اینچنین در غربت از سوی عوامل رژیم و همچنین دولت محلی مورد ستم و بی حمایتی واقع میشوند. حامیان حکومت جمهوری اسلامی تاکنون پا را فراتر گذشته و در پی انحصار مبارزات آزادیخواهانه ایرانیان هستند و با بی شرمی خود را در رسانه های غیر ملی صدای مردم ایران معرفی میکنند. کجای این رعایت حقوق بشر است که خاطیان بدون اینکه مورد پرسش و نکوهش قرار گیرند به آغوش باز مردم ایران در بر گرفته میشوند.؟


شرم بر ما باد اگر به نابودی تمامیت جمهوری اسلامی شک کنیم و در حمایت از این بدیل و آلترناتیو سیاسی "شورای ملی‌ ایران" برنخیزیم.

هر ایرانی که در این شرایط و پس از گذشت این همه بازی جناحی داخل حاکمیت باز هم چشم بسته دانسته یا ندانسته از این جلادان بشریت حمایت کند دشمنان ایران و ایرانی محسوب میشود. همه چیز به روشنی روز است پس باید واضح و روشن نیز تعیین موضع نمود و هدفمند عمل کرد.جز این به بیراهه خواهیم رفت منطق و شعور بیهوده در وجود هر انسانی نهاده نشده، باید از آن جهت بهتر اندیشیدن، بهتر بودن، بهتر ساختن، بهتر زیستن، .... بهره جست


در این برهه هوشیار باشیم و بر موضعگیری‌ها در قبال تحریم انتصابات از سوی جبهه‌‌های مختلف تامل کنیم، اجازه ندهیم تا باز هم در نهایت، از مبارزات جمعی‌ با خواست براندازانه به منافع گروهی اصلاح طلبان یا سایر جناح‌های حکومتی سؤ استفاده شود تا از این رهگذر توان این را داشته باشند تا مهر تائید از سوی جامعه بر حقانیت حضور نیافتن خویش در انتصابات داشته باشند و اکثرییت تحریم کنندگان را در جبهه‌ خویش جای دهند.

با توجه به جنایات این رژیم و تداوم ماشین کشتار آن و آنچه که هر یک از ما ایرانیان به نحوی در مقابل قوانین ضد بشری این رژیم پس از ۳ دهه شاهد آن هستیم، بایستی تا به امروز با در نظر گرفتن این حقیقت شوم به این نقطه نظر رسیده باشیم ، که به هیچ وجه نمیتوان در راستای این قوانین مذهبی و عوام فریبانه این چنین مجلسی یا حکومتی خواسته ها و نیازهای شهروندان ایرانزمین را پاس داشت و حق آنان را ستاند. از این رو هریک از ما اگر بر این اعتقادیم که تحریم هریک از اتتسابات این رژیم در دستور روند مبارزات ما قرار دارد ، پس بیایم این خواست مهم را با حمایت از شورای ملی‌ و بر شمردن خواسته‌ها و اهداف ملی‌ به عنوان اصلی‌ روشن و مشخص به امکانی مبدل سازیم که از این امکان به نفع روشنتر شدن خواستهای مردم و پیام شفاف مردم در قبال این حکومت بهره جوییم. اما بنمایه این خواست ملی را باید با اصولی که به عنوان پیامه واقعی این تحریم هستند، هرچه زودتر در جهت آگاهی بیشتر همراه نمود. به راستی که از تحریم انتصابات نه تنها که به عنوان قسمتی از مبارزه مدنی باید استفاده کنیم ، بلکه اهدافمان را در این جهت همراه با تحریم ،بیان کنیم ، تعویض قانون اساسی بر پایه اصول دموکراسی و حقوق بشر ، میتواند بخشی از سرنگونی رژیم آدمخواران اسلامی باشد، این ناپاکان و جنایتکاران حتی داخل مرزها را هم نمیتوانند امن نگاه دارند ،مرزهای کشور که جای خود دارد ،از دریای مازندران و منابع نفتی‌ و زیست محیطی‌ آن که دیگر چیزی بر جای نمانده است، خلیج پارس را هم که شوربختانه علیرغم تعلقات تاریخی‌،جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی به ایران همراه با منابع سرشار نفتی‌ و گازی خلیج مینامند و سهم سرشار و پویای اقتصادی آن را به بیگانگان سپردندو به تعبیری اقتصاد ما را تجزیه کردند . تحریم انتصابات با ذکر دلایل روشن و منطقی‌ به گفتی آغازی برای مبارزه مدنی جدی ،و شروعی برای کل براندازی این دزدان و چپاولگران میتواند باشد، به نحوی که این قطار کم هزینه همراه و همگام با حمایت خود از شورای ملی‌ و مبارزه مدنی از جایی شروع به حرکتی حساب شده بر روی ریل داشته باشد. آنانی که به این انتخابات نمایشی اسلامی در ایران میروند شاید عادت به تجاوز و کتک خوردن دارند. مردمی که بی هویتی خویش را دشمن دیرینه خود قرار میدهند، براستی این دشمن دیرینه‌ کاری به جز تجاوز و کتک زدن آن مردم ,مسئولیت دیگری برای نگهداری قدرت خویش ندارد.

به باورم باید به بررسی این مهم پرداخت که گروه‌های مختلف برونمرزی بر اساس چه منطق و دلایلی انتصابات حکومتی را تحریم میکنند. آیا تحریمی که سالها از سوی نیروهای مبارز خواهان برندازی انجام شده، با تحریمی که اردوی اصلاح‌طلب برونمرزی از آن صحبت می‌کند در یک راستا و با یک هدف انجام می‌گیرد !!!؟ 

در طول سه‌ دهه انتصابات صورت گرفته، هیچگاه شاهد تغییراتی بنیادین در ساختارهای قانونی و نهادهای اجرایی این رژیم نبوده ایم با وجودیکه هر دو جناح همواره پای ثابت هر انتصاباتی بوده اند، از اینرو حضور داشتن یا نداشتن اصلاح طلبان در انتصابات آینده تفاوتی در اصل معادله نخواهد داشت.

هرگونه تحریمی باید کلیت و تمامیت رژیم جمهوری اسلامی را در بر گیرد، نه تنها بخشی از آنرا.

حال و روز امروز حاکم بر ما، خود دلیل کافی‌ جهت برخواستن و جنگیدن تا باز پسگیری ارزشها و حقوقی ‌ست که از ما ستانده شده. هر سری که بّر دار میرود، تلنگریست دوباره بر حباب ترک خرده وجدانهای در خواب...

شما نمیتوانید با کلیت و تمامیت رژیم در تضاد و عناد باشید، در عین حال نیز جناح‌های آنرا مورد گزینش قرار دهید.



نیما سعیدی

Sunday, March 24, 2013

پیمانِ ناگسستنی امضا کنندگان منشور پیشنهادی با شورای ملی‌




پیمانِ ناگسستنی امضا کنندگان منشور پیشنهادی با شورای ملی‌ 



این نکته بدیهیست که در مسیر شکل گیری یک بدیل سیاسی نیاز به حمایت جمعی‌ هست، هیچ فرد و سازمانی به تنهایی‌ و بدون دارا بودن حمایت، پشتیبانی و همراهی مردمی قادر نخواهد بود برای خود "شورایی" تاسیس نموده و نام "ملی‌ " بر آن نهد. 

بنای اتحاد و همراهی را باید بر اصولی مبتنی بر منافع و مطالبات جمعی‌ و ملی‌ نهاد.

چنین شورایی که ماهیت ملی‌ را برای خود تعریف مینماید، جهت شکل گیری و اعلام موجودیت و پس از آن عملکرد و بازدهی صحیح سیاسی نیاز دارد که پایه‌ها خود را بر روی اصولی دمکرات بنا کند، اصول و مولفه‌هایی‌ که تضمین گر‌ بقای این نهاد سیاسی باشند و این اصول چیزی نیستند جز باورهای مندرج در منشور پیشنهادی از جمله حفظ تمامیت ارزی و یکپارچگی ملی‌ کشور، برابری حقوق زنان و مردان و جدایی دین از حکومت و سایر موارد درج شده در منشور پیشنهادی شورای ملی‌ ایران. 

به یقین من به عنوان فردی از کمیته موقت هماهنگی، منشوری را که حاصل تبادل نظر‌های فراوان با بسیاری از طیف‌های سیاسی و فرهنگی بوده، مبنای این اتحاد و ائتلاف قرار داده و ضمن باور داشتن به مفاد آن از مخاطبین این "نهادِ در حال شکل‌گیری" نیز خواهانم با مطالعه و بررسی اصل‌های مندرج در این منشورِ پیشنهادی، اگر خود را در همسویی با این مطالباتِ عمومی‌ِ مبتنی بر حقوق انسانی‌ و قوانینِ دمکراتِ جهانی‌ می‌دانند، با همه حامیان این اندیشه، راه و هدف همراه و هم پیمان شوند.


بنای‌ هیچ چهار دیواری بدون پایبست و اسکلت سازی، استوار نمیماند.
هیچ اتحاد و ائتلاف سیاسی بدون اتفاق قول و همسوییِ نظر، توان شکل‌گیری و حیات را نتواند و نخواهد داشت. 

شاخص اتحاد، نقطه آغازِ همکاری و همراهی "ما" گرد آورندگان این منشور با حامیان و باورمندان بدان، بی‌شک پایبندی به این منشور و عمل به مندرجات آن است.


نیما سعیدی

https://www.farakhanmeli.org/declaration


Tuesday, March 12, 2013

Saturday, September 22, 2012

شورای ملی بدیلی سکولار دمکرات در مقابل جمهوری اسلامی





شورای ملی بدیلی سکولار دمکرات در مقابل جمهوری اسلامی 



نقش اندیشه سکولار و مبتنی‌ بر پلورالیسم درحکومت ایرانی، یا یک مدل برجسته اجتماعی

بر خلاف تصور اشتباه برخی، سکولاریسم نه تنها به معنی‌ دین ستیزی نیست بلکه آنچه در این میان روشن است نقش بازدارندهٔ سکولاریسم در روند دخالت دین در حکومت میباشد. اگر چه معیار انتخاب دین واعتقادات فردی هر کس مورد احترام جامعهٔ دمکرات و سکولار نیز قرار گرفته و در چارچوب اندیشه آزاد جای می‌گیرد اما هر آنچه که بصورت یک اندیشه درست انجام میشود و نتیجه اش برای همگان مفید و پویاست، اندیشه ایست که اگرچه از احکام و باورهای آسمانی الهام گرفته اما مطابق با شرایط حاکم بر عصر امروز و با واقعیت های ملموس روی زمین سر و کار .داشته، .قابل تحلیل و تفاهم بوده و منافع اجتماعی را در بر گیرد


در روزگاری که با سو استفاده از باورهای مذهبی و بنام دین و آفریدگار افرادی نابخرد با اتکا به  جرم و خشونت و به بهانه های غیر انسانی، عاری از منطق و بدور از ادراک انسانی، خویش را در مقام قضاوت میبینند، حکم صادر نموده و بدون وقفه آنرا با وحشیگری وصف ناشدنی به اجرا در می آورند و مسبب کشتار انسانهایی بیگناه و جنگ افروزی میشوند، باید به عنوان افرادی دارای حق حیات و موجوداتی اجتماعی ایستاد و چاره ای بر ریشه های چنین رویدادهای غیرانسانی اندیشید

ازآنجا که ایرانیان بعنوان یکی از ملتهای تحت استثمار دینداران انسان ستیز دهه هاست سایه سیاه و ظلمانی استبداد دینی را بر زندگی خود احساس میکنند و با دارا بودن این تجربه وغیر قابل تحمل یافتن سرکوبهای وارد بر خویش و ادامه روند کشتار و جنایات بنام دین و خدا، حق خود می‌دانند دخالت دین در حکومت را به چالش کشیده و
جامعه را از خطرات آفتی که در قالب "اسلام حکومتی" بجانشان افتاده و بر جان و مال و روحشان حاکم شده، آگاه .سازند
جامعه امروز ایران جهت نجات خویش و تضمین آسایش نسلها، نیاز مبرم به افرادی دارد که این تابوهای اشتباه نهادینه شده به نام عرف و عادت را بشکنند و به مردم توان تمیز دادن و تشخیص صحیح را دهند، تنها در این صورت خواهد بود که جامعه ما توان انتخاب‌های دوراندیشانه و برخوردهای  مسئولانه اجتماعی، سیاسی در چهار چوب اخلاق صحیح را نیز خواهد داشت و تضمینگر حفظ و سلامت نهاد دین و حکومت خواهد بود.

اخلاقیات اجتماعی ما که شوربختانه بسختی با مفاهیم آسمانی و گاها خرافی ساخته و پرداخته اذهان مشوش آمیخته گشته اند، نیاز به بینشی انسانی و پالایشی بنیادین زیر چتر دفاعی قانون دارند تا با نهادینه شدن آنها در اندیشه فردی و بکارگیری آنها در تعاملات انسانی مان، شاهد اجرای سیستماتیک مسئولیت‌های افراد در برابرانسان‌ها، جامعه و بشریت باشیم. بسیاری از این ارزش های انسانی و مسولیتهای اجتماعی بصورت مصوبه هایی در پناه قانون ثبت و محفوظ هستند تا انسانها با این اطمینان در اجرا، باعث اوج گیری وبالندگی ارزش‌ها و برتری آموزشهای زندگی باشند.


انتخاب روش اندیشه سکولار یا روش اندیشه مذهبی‌ در ساختارسیاسی آینده ایران 

اکنون که مردم ایران دهه ها حکومت غیرسکولار و مذهبی جمهوری اسلامی را تجربه نموده و به تخریبهای همه جانبه آن در ابعاد مختلف آگاهی یافتند، این امید در تحرکات جامعه هر روزه بیشتر شکلی مجسم بخود میگیرد که اکثریت نیروهای ناراضی موجود در صحنه، به نقطه اشتراکی در اندیشه دست یافته اند که حکومت آینده ایران بدون شک میبایست حکومتی سکولار بوده و دستیابی به تغییراتی مثبت و بنیادین در چارچوب باورهای حکومت دینی امری غیر .قابل اجرا ودست نیافتنی میباشد
جنبش آزادیخواهانه و کثرت گرای شکل گرفته از ماهیتی سکولار برخوردار بوده و خواهان دگرگونی سیاسی و حاکمیت قوانینی انسانیست. در شرایطی که هر روزه شاهد انزوای بیشتر حکومت جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی هستیم، همچنین شاهد پیوستن و هماهنگی هر چه بیشتر نیروهای مبارزه و حامی سامانه ای سکولاربه یکدیگر نیز میباشیم. چنین تشکل سیاسی عظیمی با هماهنگی در اندیشه و عمل توان اینرا دارد که در صحنه سیاسی حضوری رسمی یابد و جهت معاملات و گفتگو های سیاسی جهانی را با جلب توجه آنان بخود و دیالوگ به منافع مردم و آینده .ایران تغییر دهد
یکی از عوامل شکست حکومتهای مبتنی بر ظلم و استبداد، دین محور و مطلق گرا، عدم قابلیت درک آنان از شرایط امروز حاکم بر جهان و نیازهای امروزی انسانهاست. حاکمان و حامیان چنین سیستمهایی همچنان بر این باورند که با تکرار مشتی خرافات آمیخته با هراس و اعمال فشار و سرکوب از بالا، توان اینرا خواهند داشت که همچنان بر اذهان پویای انسان امروزی قالب شده و با تزریق باورهای ایدولوژیک بدان، وعده بهشت و حوریان آسمانی، جمعی را در خواب نگاه داشته و به حکمرانی خود ادامه دهند. با بیداری اذهان عمومی و بهره مندی از امکانات زندگی در عصر ارتباطات و تکنولوژی جامعه امروز ایران هر روزه میل بیشتری جهت ایجاد ارتباط و تقابل با دنیای پیشرفته غیر مذهبی مییابد و بر این باور روشن دست مییابد که چنین حکومت دینی توان انطباق با جهان اطراف و نیازمندیهای انسان بیدار و جستجوگر این قرن را ندارد. وجود چنین حکومتهایی بیشتر سبب واپسگرایی و تنش آفرینی در سطح جهانیست و چنین ساختارهای غیر دمکرات و غیر سکولاری در ایجاد ارتباط  و مراودات سیاسی جهانی ناموفق و عموما مشکل .آفرین گشته اند
در برهه ای از زمان که هستیم، این انسانها نیستند که خود و نحوه زندگیشان را با ادیان تطبیق میدهند، بلکه این باورهای مذهبی و قوانین هستند که باید همواره بازبینی شده و در حیطه تعریف شده ای جای گیرند تا مطابق توقعات و پاسخگوی نیازمندیهای انسان امروزی و ضامن سایه گستری صلح و آرامش بر جهان باشند. ازینرو جامعه امروز ایران نیز از این مقوله انسانهای جهانی مستثنا نبوده و نسل کنونی خواست و توان حرکت بجلو و پیشرفت و همسویی با جهان آزاد را دارد و آنگاه که مقابله و تضاد خود را با حاکمیت دینی با شهامت در صحنه عملی به نظاره جهانیان میگذارد، از سویی آنان را به حمایت از خویش در این مسیر تغییر و دگرگونی دعوت مینماید و این مهم را به حاکمان دمکرات دنیا متذکر میشود که رفتن این حکومت دینی به منافع شما و صلح جهانی نیز هست. هر چه پیشتر میرویم و حوادث  ناگوار برخواسته ازدیدگاه های خرافی و جهانبینی مذهبی را نظاره میکنیم، بیشتر بر این باور مهم دست مییابیم که ایدولوژیهای .مذهبی به بن بست رسیده اند و عمر حکومتهای دینی رو به پایان است

جهت پیشگیری و جلوگیری از اشتباه سه‌ دهه پیش، نسل امروز نیاز به ایجاد شناخت کافی‌ از واژه‌های سیاسی، افراد و گزینه‌ها و گروه‌های سیاسی دارد تا همسویی با گروه‌ها و ابزار مطابق با هدف و مطالبات خویش را برگزیده و در 
.روند مبارزاتی مکررا دچار شکست، فریب و سرخوردگی نشود

یکی‌ از ویژگیهای روشن و مهم شورای ملی‌ ائتلاف نیروهای دمکرات و سکولار میباشد . اما قبل از بررسی‌ ارتباط میان این نیروها با شکلگیری شورای ملی‌ به عنوان یک بدیل سیاسی بهتراست درک صحیحی از بکارگیری واژه سکولاریسم داشته باشیم چرا که بکارگیری این واژه درعرصه سیاسی همان قدر در تعیین سرنوشت ما مهم و ضروریست که دستاوردهای حاصله ازآن میتواند مهم باشد. با توجه به نقش اندیشه سکولار و مبتنی بر پلورالیسم در حکومت آینده ایران بازنگری و بازشناخت این واژه الارقم بسیاری از شنیده ها و خوانده ها میتواند همچنان به ما یاری برساند تا فارغ از اهداف روشن بسیاری از میهندوستان ,هدف موضعی عده ای خاص که همواره جهت سو استفاده از بکارگیری این واژه ها بر می آیند را بیش از پیش مورد بررسی قرار دهیم.

سکولاریسم یکی‌ از ابزارهای رسیدن به دموکراسی می‌باشد. سکولاریسم همچنین ابزاری است برای حفظ نهاد دین و جلوگیری از سواستفاده از آن. دموکراسی و سکولاریسم لازم و ملزوم یکدیگر هستند و تنها حکومت دمکرات میتواند در پیدایش شرایطی سکولار در بطن جامعه تاثیر گذر باشد.
سکولاریسم خود در قالب پلورالیسم مفهوم قابل درک خود را دارا خواهد بود.بی‌ شک جریاناتی که بر پایهٔ قانون اساسی‌ دمکراتی شکل نگرفته شده باشد نمی‌تواند علیرغم شعارهای خود به سمت سکولاریسم و دموکراسی رفته ، بلکه در این میان میتوانند نقش مخربی را نیز ایفا کنند.

دموکراسی که در چارچوب قانون نهادینه میشود امکان تقویت نهادهای سکولار را نیز فراهم می‌‌آورد و با این دیدگاه امکان دخالت دین در عرصه سیاست را از آن خواهد گرفت و با تعریف و آشنایی صحیح از جامعه سکولار دمکرات و اتخاذ جایگاهی برآمده از خرد جمعی خود جامعه، بی‌شک عملکردی دو جانبه را دارا خواهد بود که هم حامی‌ نهاد دین باشد و هم نهاد حکومتی را از دخالت دینی در آن مصون نگاه دارد.

با توجه به این تعریف امروز ما شاهد حضور نوپای نیروهای مذهبی سکولار در اپوزیسیون مخالف حکومت هستیم که بر خلاف توضیحات ذکر شده در راستای استفاده از واژه سکولار و پیوست پسوند مذهبی به این واژه دیدگاه و تعریف دیگری از خود ابراز میدارند!
پرسش اینجاست که آیا این نیروها توان و امکان سکولار بودن را به راستی دارا هستند که بر حسب استفاده از این واژه وارد صحنه سیاسی امروز اپوزیسیون شده اند؟؟! 

به گمان من در یک حکومت سکولار دموکرات یک فرد سکولار میتواند مذهبی باشد، اما یک فرد مذهبی لزوما نمیتواند با عدم پذیرش حکومتی سکولار دموکرات به عنوان فردی سکولار در صحنه سیاسی چنین ادعایی کند. برای روشن تر شدن این مسئله می بایست این نکته را یادآور شد که نیروهای مذهبی اتلاف کننده با یکدیگر که همواره خواستار انتخابات در قالب همین نظام هستند و همچنان باورمند به اجرای قانون اساسی اسلامی آن میباشند بیشک توان و تحمل استقرار یک حکومت سکولار و دموکرات و برآوردن خواستها و مطالبات جامعه را در آن راستا ندارند که هیچ، بلکه حتی قوانین و ضوابت موجود و مورد حمایت آنان نیز این امکان را به آنان برای بازتولید نیروهای سکولار و دموکرات نداده است و نخواهد داد و عملا میتوان گفت که این نیروها خود را در مقابل مردم میبینند الارقم تلاش آنها برای به اصطلاح حمایت و پشتیبانی مردمی اما صرفا به عنوان اهرمی جهت قدرت بخشی و ایجاد مشروعیت برای خود و آینده سیاسی خود.

نظر به این که مردم ایران در طول این سه دهه از حاکمیت جمهوری اسلامی و سایه افکنی قوانین شرعی بر زندگیشان، در پی هر انتخابی اجباری هر گونه گزینه ای از درون رژیم  را تجربه کردند و امروز مردم در چارچوب و راستای قانون اساسی جمهوری اسلامی دیگر اعتباری قائل نیستند و در نتیجه نیروهای مذهبی سکولار نیز دیگر توان این را نخواهند داشت که خواستهای خودشان را در جهت حمایت از این قانون و بنیان حکومت بر گرده مردم سوار کنند و از این  منظر به کرسیهای حکومتی دست یابند. اصولن از دید مردم ایران انتخابات در این فضا و در چارچوب همکاری با این رژیم و نیروهای حامی آن مردود است. 

مردم ما همینک باید به قضاوت بنشینند و ببینند که تا چه میزان این نیروها در این سالهای سپری شده خشونت ،جنایات و دزدیهای کلان در همسو شدن با اندیشهای جمعی جامعه از یک سو و از سوی دیگر بر شمردن مطالبات و خواستهای اقشار مختلف جامعه موافق بوده اند که امروز فریاد همکاری مشترک و ادامه فعالیتهای سیاسی تحت این حاکمیت را سر میدهند !؟؟


شورای ملی بر پایه اندیشه سکولار دموکرات، بستری مناسب جهت حفظ صلح و امنیت  

در این میان اما میتوان بر استقبال پر شور مردم از شکل گیری یک بدیل سیاسی سکولار ،دموکرات و باورمند به حضور پر رنگ و موثرتر مردم در اداره سرنوشتشان اشاره داشت به نحوی که  جامعه خود را در پیدایش چنین اتلافی از نیروهای واقعگرا و دمکرات و مورد اعتماد همراه و دخیل نموده است. بیشک هر تشکل سیاسی منسجم و کارآمدی که در کف ترازوی خویش از لحاظ کیفی و کمی، جمع بیشتری از نیروهای جنبنده و مردمی را برای رسیدن به یک همکاری مشترک میان اپوزیسیون و مردم به همراه داشته باشد  بی درنگ در صحنه نیز از حضور موفق تری برخوردار خواهد بود که در مقابل هرگونه بدیل سیاسی کپی شده ای  که هدف آن تخریب این نیروهای اجتماعی است، جهت بدست آوردن مطالبات خود با بیشترین توان  ایستادگی کند. 

همچنین این بدیل سیاسی خلق شده از دل جامعه با همکاری مشترک خود با ائتلاف سکولار دموکراتها و آشنایی کامل داشتن از معظلات و بحرانهای موجود تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، راهکارهای عملی و کارآمدتری را جهت ارائه خواهد داشت تا با در نظر گرفتن کاهش هزینه ها در کمترین زمان به بیشترین امکان برای پیشبرد سیاستهای پاک و سازنده برای برطرف کردن بحرانهای کنونی در این زمان و در فردای آزاد ایران بپردازد. چنین بدیل سیاسی که قدرت خود را از حضور هوشیارانه و انتخاب مردم گرفته و مشروعیت، استقلال، کارایی، فضیلت و هدفمندی خود را مدیون جامعه و خواستهای آنها میداند, بیشک توان این را خواهد داشت که در صحنه سیاسی بین المللی نیز خوش درخشد و با رساندن پیام صلح طلبی خود به جهانیان بر اساس  اصول پایه ای یک حکومت دموکرات و سکولار و قانون اساسی تدوین شده بر مبنای آن اصول راه تعامل، حمایت و همزیستی با دیگر مردمان را در پیش بگیرد و حافظ منافع ملی و منافع فیمابین باشد.


پاینده ایران

نیما سعیدی 

برنامه پرسش و پاسخ با نماینده کمیته موقت هماهنگی‌