Saturday, September 22, 2012

شورای ملی بدیلی سکولار دمکرات در مقابل جمهوری اسلامی





شورای ملی بدیلی سکولار دمکرات در مقابل جمهوری اسلامی 



نقش اندیشه سکولار و مبتنی‌ بر پلورالیسم درحکومت ایرانی، یا یک مدل برجسته اجتماعی

بر خلاف تصور اشتباه برخی، سکولاریسم نه تنها به معنی‌ دین ستیزی نیست بلکه آنچه در این میان روشن است نقش بازدارندهٔ سکولاریسم در روند دخالت دین در حکومت میباشد. اگر چه معیار انتخاب دین واعتقادات فردی هر کس مورد احترام جامعهٔ دمکرات و سکولار نیز قرار گرفته و در چارچوب اندیشه آزاد جای می‌گیرد اما هر آنچه که بصورت یک اندیشه درست انجام میشود و نتیجه اش برای همگان مفید و پویاست، اندیشه ایست که اگرچه از احکام و باورهای آسمانی الهام گرفته اما مطابق با شرایط حاکم بر عصر امروز و با واقعیت های ملموس روی زمین سر و کار .داشته، .قابل تحلیل و تفاهم بوده و منافع اجتماعی را در بر گیرد


در روزگاری که با سو استفاده از باورهای مذهبی و بنام دین و آفریدگار افرادی نابخرد با اتکا به  جرم و خشونت و به بهانه های غیر انسانی، عاری از منطق و بدور از ادراک انسانی، خویش را در مقام قضاوت میبینند، حکم صادر نموده و بدون وقفه آنرا با وحشیگری وصف ناشدنی به اجرا در می آورند و مسبب کشتار انسانهایی بیگناه و جنگ افروزی میشوند، باید به عنوان افرادی دارای حق حیات و موجوداتی اجتماعی ایستاد و چاره ای بر ریشه های چنین رویدادهای غیرانسانی اندیشید

ازآنجا که ایرانیان بعنوان یکی از ملتهای تحت استثمار دینداران انسان ستیز دهه هاست سایه سیاه و ظلمانی استبداد دینی را بر زندگی خود احساس میکنند و با دارا بودن این تجربه وغیر قابل تحمل یافتن سرکوبهای وارد بر خویش و ادامه روند کشتار و جنایات بنام دین و خدا، حق خود می‌دانند دخالت دین در حکومت را به چالش کشیده و
جامعه را از خطرات آفتی که در قالب "اسلام حکومتی" بجانشان افتاده و بر جان و مال و روحشان حاکم شده، آگاه .سازند
جامعه امروز ایران جهت نجات خویش و تضمین آسایش نسلها، نیاز مبرم به افرادی دارد که این تابوهای اشتباه نهادینه شده به نام عرف و عادت را بشکنند و به مردم توان تمیز دادن و تشخیص صحیح را دهند، تنها در این صورت خواهد بود که جامعه ما توان انتخاب‌های دوراندیشانه و برخوردهای  مسئولانه اجتماعی، سیاسی در چهار چوب اخلاق صحیح را نیز خواهد داشت و تضمینگر حفظ و سلامت نهاد دین و حکومت خواهد بود.

اخلاقیات اجتماعی ما که شوربختانه بسختی با مفاهیم آسمانی و گاها خرافی ساخته و پرداخته اذهان مشوش آمیخته گشته اند، نیاز به بینشی انسانی و پالایشی بنیادین زیر چتر دفاعی قانون دارند تا با نهادینه شدن آنها در اندیشه فردی و بکارگیری آنها در تعاملات انسانی مان، شاهد اجرای سیستماتیک مسئولیت‌های افراد در برابرانسان‌ها، جامعه و بشریت باشیم. بسیاری از این ارزش های انسانی و مسولیتهای اجتماعی بصورت مصوبه هایی در پناه قانون ثبت و محفوظ هستند تا انسانها با این اطمینان در اجرا، باعث اوج گیری وبالندگی ارزش‌ها و برتری آموزشهای زندگی باشند.


انتخاب روش اندیشه سکولار یا روش اندیشه مذهبی‌ در ساختارسیاسی آینده ایران 

اکنون که مردم ایران دهه ها حکومت غیرسکولار و مذهبی جمهوری اسلامی را تجربه نموده و به تخریبهای همه جانبه آن در ابعاد مختلف آگاهی یافتند، این امید در تحرکات جامعه هر روزه بیشتر شکلی مجسم بخود میگیرد که اکثریت نیروهای ناراضی موجود در صحنه، به نقطه اشتراکی در اندیشه دست یافته اند که حکومت آینده ایران بدون شک میبایست حکومتی سکولار بوده و دستیابی به تغییراتی مثبت و بنیادین در چارچوب باورهای حکومت دینی امری غیر .قابل اجرا ودست نیافتنی میباشد
جنبش آزادیخواهانه و کثرت گرای شکل گرفته از ماهیتی سکولار برخوردار بوده و خواهان دگرگونی سیاسی و حاکمیت قوانینی انسانیست. در شرایطی که هر روزه شاهد انزوای بیشتر حکومت جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی هستیم، همچنین شاهد پیوستن و هماهنگی هر چه بیشتر نیروهای مبارزه و حامی سامانه ای سکولاربه یکدیگر نیز میباشیم. چنین تشکل سیاسی عظیمی با هماهنگی در اندیشه و عمل توان اینرا دارد که در صحنه سیاسی حضوری رسمی یابد و جهت معاملات و گفتگو های سیاسی جهانی را با جلب توجه آنان بخود و دیالوگ به منافع مردم و آینده .ایران تغییر دهد
یکی از عوامل شکست حکومتهای مبتنی بر ظلم و استبداد، دین محور و مطلق گرا، عدم قابلیت درک آنان از شرایط امروز حاکم بر جهان و نیازهای امروزی انسانهاست. حاکمان و حامیان چنین سیستمهایی همچنان بر این باورند که با تکرار مشتی خرافات آمیخته با هراس و اعمال فشار و سرکوب از بالا، توان اینرا خواهند داشت که همچنان بر اذهان پویای انسان امروزی قالب شده و با تزریق باورهای ایدولوژیک بدان، وعده بهشت و حوریان آسمانی، جمعی را در خواب نگاه داشته و به حکمرانی خود ادامه دهند. با بیداری اذهان عمومی و بهره مندی از امکانات زندگی در عصر ارتباطات و تکنولوژی جامعه امروز ایران هر روزه میل بیشتری جهت ایجاد ارتباط و تقابل با دنیای پیشرفته غیر مذهبی مییابد و بر این باور روشن دست مییابد که چنین حکومت دینی توان انطباق با جهان اطراف و نیازمندیهای انسان بیدار و جستجوگر این قرن را ندارد. وجود چنین حکومتهایی بیشتر سبب واپسگرایی و تنش آفرینی در سطح جهانیست و چنین ساختارهای غیر دمکرات و غیر سکولاری در ایجاد ارتباط  و مراودات سیاسی جهانی ناموفق و عموما مشکل .آفرین گشته اند
در برهه ای از زمان که هستیم، این انسانها نیستند که خود و نحوه زندگیشان را با ادیان تطبیق میدهند، بلکه این باورهای مذهبی و قوانین هستند که باید همواره بازبینی شده و در حیطه تعریف شده ای جای گیرند تا مطابق توقعات و پاسخگوی نیازمندیهای انسان امروزی و ضامن سایه گستری صلح و آرامش بر جهان باشند. ازینرو جامعه امروز ایران نیز از این مقوله انسانهای جهانی مستثنا نبوده و نسل کنونی خواست و توان حرکت بجلو و پیشرفت و همسویی با جهان آزاد را دارد و آنگاه که مقابله و تضاد خود را با حاکمیت دینی با شهامت در صحنه عملی به نظاره جهانیان میگذارد، از سویی آنان را به حمایت از خویش در این مسیر تغییر و دگرگونی دعوت مینماید و این مهم را به حاکمان دمکرات دنیا متذکر میشود که رفتن این حکومت دینی به منافع شما و صلح جهانی نیز هست. هر چه پیشتر میرویم و حوادث  ناگوار برخواسته ازدیدگاه های خرافی و جهانبینی مذهبی را نظاره میکنیم، بیشتر بر این باور مهم دست مییابیم که ایدولوژیهای .مذهبی به بن بست رسیده اند و عمر حکومتهای دینی رو به پایان است

جهت پیشگیری و جلوگیری از اشتباه سه‌ دهه پیش، نسل امروز نیاز به ایجاد شناخت کافی‌ از واژه‌های سیاسی، افراد و گزینه‌ها و گروه‌های سیاسی دارد تا همسویی با گروه‌ها و ابزار مطابق با هدف و مطالبات خویش را برگزیده و در 
.روند مبارزاتی مکررا دچار شکست، فریب و سرخوردگی نشود

یکی‌ از ویژگیهای روشن و مهم شورای ملی‌ ائتلاف نیروهای دمکرات و سکولار میباشد . اما قبل از بررسی‌ ارتباط میان این نیروها با شکلگیری شورای ملی‌ به عنوان یک بدیل سیاسی بهتراست درک صحیحی از بکارگیری واژه سکولاریسم داشته باشیم چرا که بکارگیری این واژه درعرصه سیاسی همان قدر در تعیین سرنوشت ما مهم و ضروریست که دستاوردهای حاصله ازآن میتواند مهم باشد. با توجه به نقش اندیشه سکولار و مبتنی بر پلورالیسم در حکومت آینده ایران بازنگری و بازشناخت این واژه الارقم بسیاری از شنیده ها و خوانده ها میتواند همچنان به ما یاری برساند تا فارغ از اهداف روشن بسیاری از میهندوستان ,هدف موضعی عده ای خاص که همواره جهت سو استفاده از بکارگیری این واژه ها بر می آیند را بیش از پیش مورد بررسی قرار دهیم.

سکولاریسم یکی‌ از ابزارهای رسیدن به دموکراسی می‌باشد. سکولاریسم همچنین ابزاری است برای حفظ نهاد دین و جلوگیری از سواستفاده از آن. دموکراسی و سکولاریسم لازم و ملزوم یکدیگر هستند و تنها حکومت دمکرات میتواند در پیدایش شرایطی سکولار در بطن جامعه تاثیر گذر باشد.
سکولاریسم خود در قالب پلورالیسم مفهوم قابل درک خود را دارا خواهد بود.بی‌ شک جریاناتی که بر پایهٔ قانون اساسی‌ دمکراتی شکل نگرفته شده باشد نمی‌تواند علیرغم شعارهای خود به سمت سکولاریسم و دموکراسی رفته ، بلکه در این میان میتوانند نقش مخربی را نیز ایفا کنند.

دموکراسی که در چارچوب قانون نهادینه میشود امکان تقویت نهادهای سکولار را نیز فراهم می‌‌آورد و با این دیدگاه امکان دخالت دین در عرصه سیاست را از آن خواهد گرفت و با تعریف و آشنایی صحیح از جامعه سکولار دمکرات و اتخاذ جایگاهی برآمده از خرد جمعی خود جامعه، بی‌شک عملکردی دو جانبه را دارا خواهد بود که هم حامی‌ نهاد دین باشد و هم نهاد حکومتی را از دخالت دینی در آن مصون نگاه دارد.

با توجه به این تعریف امروز ما شاهد حضور نوپای نیروهای مذهبی سکولار در اپوزیسیون مخالف حکومت هستیم که بر خلاف توضیحات ذکر شده در راستای استفاده از واژه سکولار و پیوست پسوند مذهبی به این واژه دیدگاه و تعریف دیگری از خود ابراز میدارند!
پرسش اینجاست که آیا این نیروها توان و امکان سکولار بودن را به راستی دارا هستند که بر حسب استفاده از این واژه وارد صحنه سیاسی امروز اپوزیسیون شده اند؟؟! 

به گمان من در یک حکومت سکولار دموکرات یک فرد سکولار میتواند مذهبی باشد، اما یک فرد مذهبی لزوما نمیتواند با عدم پذیرش حکومتی سکولار دموکرات به عنوان فردی سکولار در صحنه سیاسی چنین ادعایی کند. برای روشن تر شدن این مسئله می بایست این نکته را یادآور شد که نیروهای مذهبی اتلاف کننده با یکدیگر که همواره خواستار انتخابات در قالب همین نظام هستند و همچنان باورمند به اجرای قانون اساسی اسلامی آن میباشند بیشک توان و تحمل استقرار یک حکومت سکولار و دموکرات و برآوردن خواستها و مطالبات جامعه را در آن راستا ندارند که هیچ، بلکه حتی قوانین و ضوابت موجود و مورد حمایت آنان نیز این امکان را به آنان برای بازتولید نیروهای سکولار و دموکرات نداده است و نخواهد داد و عملا میتوان گفت که این نیروها خود را در مقابل مردم میبینند الارقم تلاش آنها برای به اصطلاح حمایت و پشتیبانی مردمی اما صرفا به عنوان اهرمی جهت قدرت بخشی و ایجاد مشروعیت برای خود و آینده سیاسی خود.

نظر به این که مردم ایران در طول این سه دهه از حاکمیت جمهوری اسلامی و سایه افکنی قوانین شرعی بر زندگیشان، در پی هر انتخابی اجباری هر گونه گزینه ای از درون رژیم  را تجربه کردند و امروز مردم در چارچوب و راستای قانون اساسی جمهوری اسلامی دیگر اعتباری قائل نیستند و در نتیجه نیروهای مذهبی سکولار نیز دیگر توان این را نخواهند داشت که خواستهای خودشان را در جهت حمایت از این قانون و بنیان حکومت بر گرده مردم سوار کنند و از این  منظر به کرسیهای حکومتی دست یابند. اصولن از دید مردم ایران انتخابات در این فضا و در چارچوب همکاری با این رژیم و نیروهای حامی آن مردود است. 

مردم ما همینک باید به قضاوت بنشینند و ببینند که تا چه میزان این نیروها در این سالهای سپری شده خشونت ،جنایات و دزدیهای کلان در همسو شدن با اندیشهای جمعی جامعه از یک سو و از سوی دیگر بر شمردن مطالبات و خواستهای اقشار مختلف جامعه موافق بوده اند که امروز فریاد همکاری مشترک و ادامه فعالیتهای سیاسی تحت این حاکمیت را سر میدهند !؟؟


شورای ملی بر پایه اندیشه سکولار دموکرات، بستری مناسب جهت حفظ صلح و امنیت  

در این میان اما میتوان بر استقبال پر شور مردم از شکل گیری یک بدیل سیاسی سکولار ،دموکرات و باورمند به حضور پر رنگ و موثرتر مردم در اداره سرنوشتشان اشاره داشت به نحوی که  جامعه خود را در پیدایش چنین اتلافی از نیروهای واقعگرا و دمکرات و مورد اعتماد همراه و دخیل نموده است. بیشک هر تشکل سیاسی منسجم و کارآمدی که در کف ترازوی خویش از لحاظ کیفی و کمی، جمع بیشتری از نیروهای جنبنده و مردمی را برای رسیدن به یک همکاری مشترک میان اپوزیسیون و مردم به همراه داشته باشد  بی درنگ در صحنه نیز از حضور موفق تری برخوردار خواهد بود که در مقابل هرگونه بدیل سیاسی کپی شده ای  که هدف آن تخریب این نیروهای اجتماعی است، جهت بدست آوردن مطالبات خود با بیشترین توان  ایستادگی کند. 

همچنین این بدیل سیاسی خلق شده از دل جامعه با همکاری مشترک خود با ائتلاف سکولار دموکراتها و آشنایی کامل داشتن از معظلات و بحرانهای موجود تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، راهکارهای عملی و کارآمدتری را جهت ارائه خواهد داشت تا با در نظر گرفتن کاهش هزینه ها در کمترین زمان به بیشترین امکان برای پیشبرد سیاستهای پاک و سازنده برای برطرف کردن بحرانهای کنونی در این زمان و در فردای آزاد ایران بپردازد. چنین بدیل سیاسی که قدرت خود را از حضور هوشیارانه و انتخاب مردم گرفته و مشروعیت، استقلال، کارایی، فضیلت و هدفمندی خود را مدیون جامعه و خواستهای آنها میداند, بیشک توان این را خواهد داشت که در صحنه سیاسی بین المللی نیز خوش درخشد و با رساندن پیام صلح طلبی خود به جهانیان بر اساس  اصول پایه ای یک حکومت دموکرات و سکولار و قانون اساسی تدوین شده بر مبنای آن اصول راه تعامل، حمایت و همزیستی با دیگر مردمان را در پیش بگیرد و حافظ منافع ملی و منافع فیمابین باشد.


پاینده ایران

نیما سعیدی 

No comments: