Monday, October 31, 2011

امکان بجریان انداختن شکایات بر علیه رژیم جمهوری اسلامی در ابعاد دیگر !؟



بنام ایران که کار مایه زندگیست
_____________________________
شاهزاده گرامی‌،
با درود و سپاس از تلاش بی‌ شائبه شما در به جریان انداختن و همراه نمودن جامعه ایرانی‌ در روند شکایت از رژیم جمهوری اسلامی در نقض حقوق بشر در ایران.
ایران به عنوان یکی‌ از سرزمینهای دارای تمدنهای اولیه بشری که بخش عظیمی‌ از تاریخ زندگی‌ انسانها را در خود جای داده، زادگاه و مهد هنر و سازه‌های بسیاریست که امروز آنان را در پیشرفته‌ترین شکل تکامل یافته‌اش در استفاده روزمره انسانهای جهان شاهدیم. ایران سرزمینیست که آثار و ساخته‌ها و بنا‌های بسیاری از ادوار کهن تاریخ را در خود نهفته دارد.

در پی‌ سه دهه حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی بر ایران، این زمان همانگونه که شاهد هستیم، ویرانی و چپاول این حکومت و ضربه‌های وارده بر پیکر میهن و مردم ما تنها به ابعاد انسانی‌ آن ختم نشده و شوربختانه خاک سرزمین ما نیز از تاخت و تازِ ویرانی و هجوم این حکومت در امان نبوده و در حال حاضر بسیاری از آثار فرهنگی‌ و تاریخی ایران و بناهای بجای مانده از هزاره‌ها پیش روند ویرانی را پشت سر نهاده اند. این غارت و نابودی را در گوشه گوشه خاک ایران، آثار باستانی، فرهنگی‌ و تاریخی‌ آن و در چپاول منابع مالی‌، منابع حیاتی‌ و ثروتهای زمینی‌ چون معادن و حتی تا فروش آب و خاک ایران در ابعادی گسترده و روندی پر سرعت نیز شاهدیم. بسیاری از این بناها و آثار فرهنگی‌ زمانی‌ در لیست حمایت سازمان جهانی‌ یونسکو قرار داشتند که به شکلی بی‌ سر و صدا از آن کنار گذاشته شدند بدون آنکه این سازمان انگشت اشاره‌ای به سوی مسئولان ویرانی آنها دراز کرده باشد و خواهان اجرای اقدماتی صریح ، ملموس و مستمر در قبال حفظ و پاسبانی‌ از این آثار بی‌ بدیل و ارزشمند شود، با اینکه در بسیاری از موارد سازمانهای حفظ میراث فرهنگی‌ و آثار باستانی ایرانیان در چنین مواردی گوشزدهای لازم را به عمل آوردند اما نه فریادی جمعی‌ از بطن جامعه ایران برخواست و نه یاری در سطح جهانی‌ بر توقف این روند ویرانی براه افتاد. بسیار آثار باستانی و زیست محیط ایران که در طول سالیان اخیر دیگر از لیست سازمانهای حامی‌ محیط زیست، آثار فرهنگی‌ و تاریخی‌ سرزمینها چون بنیاد یونسکو خارج شده اند.

گله ها از خودمان بیشمار داریم، چرا که اولین ضربه را با بی‌تفاوتیهایمان بر خود می‌زنیم، اما از مردمی که تحت چنین حاکمیتیست که پشیزی برای ارزشها و شناسه‌های ملی‌ ایران، آثار تاریخی‌ و فرهنگی‌ آن و حفظ محیط زیست ایران قائل نیست و هیچ تلاش فرهنگی‌ در ایجاد و ساخت زیرسازهای فکری نسلها در حفظ و پاسداری از آنچه از پیشینیانمان بر جای مانده، نمیکند، انتظار رشد نسلهای با این شناسه‌ها و ویژگیها بسی دشوار و قدری دور از ذهن مینماید . بهر رشد نسلهایی که از انجام تصمیمات و عملکردهای خویش "خود آگاه" باشند چه بسا نیاز به بسترسازیهای فراوانی‌ در ابعاد مختلف داریم و این امریست که سالها در رشد و تبلور نسلهای جوان در جامعه امروز ایران صورت نپذیرفته.

در این برهه از زمان که میهن ما همچنان تحت اشغال این حکومت و نیروهای ایرانی‌ ستیز و عاملان ویرانیست، آیا این امکان از نظر حقوقی موجود است که روند دادخواهی را در قبال اموال دزدی شده از منابع ملی‌ ایران، آثار و اشیاء تاریخی‌ به سرقت رفته، بخشیده شده و یا در حال حاضر موجود در موزه‌های کشورهای دیگر و یا حتی محیط زیست در حال نابودی ایران که نتیجه مستقیم بی‌کفایتی‌های این حکومت است، توسط تیمی از وکلای حقوقی در پیشگاه بنیادهای حامی‌ آثار تاریخی‌، سازمانهای فعال در دفاع از حفظ محیط زیست به جریان انداخت و یا توجه این مجامع جهانی را در قبال این میزان از نابودی ایران به نحوی تاثیرگزار جلب نمود !؟

با سپاس از توجه شما بر این مطلب، به امید رهایی ایران و ایرانی

با احترام،
نیما سعیدی 

No comments: