
ستاره کی دمد آخر به بام خانه ما
شکوفه می دهد آیا دگر جوانه ما
در این کرانه خاموش بشکند آیا
سلای رهگذاری ظلمت شبانه ما
میان اینهمه تاریکخانه اشباه
گوشوده میشود آیا شرابخانه ما!
فرستم اینهمه ﭙیکان واﮊه در دل شب
به قلب ظلمت اگر بر خورد کمانه ما
شود که باز بتابد سمند آزادی
به چهار نعل به سبزینه کرانه ما
مینویسم اینهمه پیغام بر در و دیوار
سوار عشق آیا بیابد مگر نشانه ما
رسانه هیچ رسا نیست تا خموشی هست
به غیر واﮊه نباشد کنون رسانه ما
اگرچه جور سیاه کتابسوزان است
نبرده اند رهی بر کتایخانه ما
به سینه سینه مردم نوشته گشته دگر
حدیث وازدگیهای این زمانه ما
هزار هد هد دانا سرود ما خواند
خموش کی شود این جاودان ترانه ما
شکوفه می دهد آیا دگر جوانه ما
در این کرانه خاموش بشکند آیا
سلای رهگذاری ظلمت شبانه ما
میان اینهمه تاریکخانه اشباه
گوشوده میشود آیا شرابخانه ما!
فرستم اینهمه ﭙیکان واﮊه در دل شب
به قلب ظلمت اگر بر خورد کمانه ما
شود که باز بتابد سمند آزادی
به چهار نعل به سبزینه کرانه ما
مینویسم اینهمه پیغام بر در و دیوار
سوار عشق آیا بیابد مگر نشانه ما
رسانه هیچ رسا نیست تا خموشی هست
به غیر واﮊه نباشد کنون رسانه ما
اگرچه جور سیاه کتابسوزان است
نبرده اند رهی بر کتایخانه ما
به سینه سینه مردم نوشته گشته دگر
حدیث وازدگیهای این زمانه ما
هزار هد هد دانا سرود ما خواند
خموش کی شود این جاودان ترانه ما
No comments:
Post a Comment